ایلام گریزی
سرویس ایلام – در روزهای گذشته، نقل قولی از دکتر “رسول صادقی”، جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در خصوص مهاجرت برخی از ساکنان یک روستا در استان ایلام به کشور استرالیا خبرساز شد و انعکاس گسترده ای در فضای رسانه ای استان ایلام داشت. این نقل قول، دوباره اذهان خبرنگاران و اصحاب رسانه را به مساله مهاجرت و عوامل مرتبط با آن در ایلام معطوف ساخت.
به گزارش خبرگزاری بوتک نیوز، “خلیل کمربیگی”، دانش آموخته جامعه شناسی و پژوهشگر اجتماعی، در کتاب “چهل یادداشت” خود، یادداشتی با عنوان “ایلام گریزی” دارد. موضوع این یادداشت، مهاجرت نیروهای انسانی و صاحبان سرمایه و اندیشه از روستاها به مرکز استان و از استان ایلام به استان ها و حتی کشورهای دیگر است. با توجه به اهمیت موضوع، به انتشار بخشی از این یادداشت می پردازیم.
از زمان ورود فرهنگ نوسازی به جامعۀ نحیف ایلام، شکاف های متعدد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سر برآورد و ایلام نیز، این شکاف ها را کم کم تجربه کرد. گسست بین مرکز استان و روستاهای آن به همراه شکاف بین پایتخت و مرکز استان هر روز نمایان تر می شد.
فرهنگ نوسازی، انتظارات را در مرکز استان افزایش داد؛ ولی، واقعیت ها از درجازدن و سکون حکایت می کرد. اگر از نظر ساکنان مناطق روستایی، شهر ایلام مرکز توسعه محسوب می شد؛ در نگاه برخی از جمعیت شهری، مرکز استان روستا جلوه می نمود. جاذبه های فراوان پایتخت و شهرهای بزرگ، به همراه دافعه هایی چون میزان بالای تبعیض و نابرابری به همراه حاکمیت فرهنگ خویشاوندی و طایفه گرایی بر خرده نظام های آن، رکود اقتصادی و میزان بالای بیکاری، ناکارآمدی نظام اداری و فقدان شایسته سالاری، رسوخ پدیدۀ سیاست زدگی و میزان پایین امنیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پایین بودن امکانات اقتصادی و رفاهی و … ، در استان ایلام سبب شد عده ای عطای سُفره های نان و ماست ایل را به لقایش ببخشند و برای کسب هویت جدید و شرایط زندگی بهتر به تحرک جغرافیایی دست بزنند و محل اقامت خود را در مکانی دیگر از این کشور پهناور بر گزینند.
مهاجرت فی نفسه نه پدیده ای منفی؛ بلکه در بسیاری اوقات مبارک است تا آنجا که از مهاجرت به عنوان یکی از اصول نظام اجتماعی اسلام نام می برند. آنچه این پدیده را در بین آسیب ها و مسائل اجتماعی گنجانده، مهاجرت به اضطرار و اجبار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.
مهاجرت افراد فعال و به اصطلاح صاحبان سرمایه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بالا، منطقۀ مهاجرفرست را با خُسران عظیم مواجه می کنند و مهاجرت افراد عادی و جویندگان کار، منطقه مهاجرپذیر را با آنومی و بی سازمانی روبه رو می نمایند و منجر به افزایش آسیب و مسائل مختلف در آن منطقه می شود.
بیش از دو دهه است که استان ایلام با پدیده ای به نام مهاجرت در اشکال مختلف روبه روست. این پدیده، وضعیت آنومیک مرکز آن را تشدید کرده و بر آسیب های آن افزوده است. به باور برخی، مرکز آن را به یک روستا- شهر تبدیل کرده است. حاصل یک دهه مهاجرت افسارگسیخته به مرکز استان، مهاجرت بی رویه صاحبان سرمایه های مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی؛ همچنین، مهاجرت قشر جوان به امید کاریابی به مراکز بزرگ شهری کشور، به ویژه پایتخت می باشد. در این میان، صاحبان سرمایه و اندیشه، شرایط زندگی را در این دیار تحمل ناپذیر می دانند و به دنبال کیفیت زندگی بهتر و آرامش و امنیت بیشتر، به مولوی تمسک جسته و از ده گریزان شده و به دیار دیگر کوچ کرده اند تا شاید ایلام را برای ییلاق خود در دوران بازنشستگی برگزینند. جوانان جویای کار نیز، برای تحقق نیازهای اولیه، هجرت را بر ماندن ترجیح می دهند تا بتوانند به مزایای اجتماعی دست یابند؛ در حالی که کلید واژه هردو، فرار از سر ناچاری است. فراری که نه از حُب مرکز، بلکه از بغض ناشی از شرایط نامناسب زندگی در این دیار است.
راه ماندن و بهره مندی از صاحبان سرمایه و جوانان جویای کار در این سامان، بهبود شرایط زندگی و مصون ماندن حیات انسانی آنها از خطر است. تا صاحبان سرمایه و اندیشه، احساس امنیت جانی، مالی، اجتماعی، سیاسی و فکری نداشته باشند، ایلام گریزی همچنان تدام می یابد و شاید روزی برای رؤیت جمال صاحبان فکر و سرمایه این دیار، باید به انتظار فرا رسیدن عید نوروز نشست!
منبع: چهل یادداشت، خلیل کمربیگی، نشر نیشتمان، صفحات ۱۸۹ تا ۱۹۴، سال ۱۳۹۹
- تحریریه بوتک نیوز
- کد خبر 15009
- بدون نظر
- پرینت