شما اینجا هستید

اجتماعی » در جست‌وجوی معلمی که روشنایی می‌پراکند
نویسنده : مهدی شکیب انصاری

روز معلم، صرفاً یک تاریخ در تقویم نیست؛ دعوتی است به تأمل در جایی که آموزگاران فداکار، بی‌هیاهو، آینده را می‌سازند. اگر سرداران حافظ مرزها هستند، این معلمان‌اند که هویت را نگاه می‌دارند و انگیزه پیشرفت را در قلب کودکان می‌کارند.

در روزگاری که ابرقدرت‌ها با الگوریتم‌ها جنگ می‌کنند، معلم ایرانی در جبهه‌ای سخت‌تر می‌جنگد: آنجا که زینب مرادی، با تحمل درد سرطان، هر صبح ده‌ها کیلومتر می‌پیمود و تا آخرین لحظه به دانش‌آموزانش عشق و زندگی آموخت  تا مدارس چادری بلوچستان و روستاهای دشت آزادگان، جایی که معلمانی با تبلت‌های فرسوده یا دوچرخه شخصی، بی وقفه مسئولیت آموزش را بر دوش می‌کشند؛ و از محله‌های حاشیه تهران تا دل کوه و بیابان، مشق «ایران می‌تواند» را روی تخته سیاه‌های بدون گچ می‌نویسند.

میلیون‌ها خبر داغ و چهره‌های پرزرق‌وبرق، از کنار هزاران آموزگار گمنام می‌گذرند: معلمی در دشت آزادگان که با یک تبلت فرسوده، جوانان را وارد دنیای برنامه‌نویسی کرد؛ معلمی در سیستان که با دوچرخه از روستایی به روستای دیگر می‌رفت تا هیچ بچه‌ای کلاس را از دست ندهد؛ آموزگاری در کرمانشاه که پس از زلزله، مدرسه را با دست خالی و ایمانی راسخ بازسازی کرد.

اما فشار زندگی، تاخیر در حقوق و مزایای ناکافی، بسیاری از معلمان و بازنشستگان فرهنگی را در آستانه خط فقر قرار می‌دهد. این تلاشگران عاشقانه سال‌ها چراغ کلاس را روشن نگه داشته‌اند، شایسته‌ی تأمین معیشتی باثبات و احترام اجتماعی‌اند تا با دلگرمی، رسالت تربیت را با قوت ادامه دهند.

امروز، از معلم می‌خواهیم: فرمول زندگی را بیاموزد، نه فقط فرمول معادلات را؛

با ابزار تفکر نقاد، دانش‌آموزان را برای مبارزه با طوفان اطلاعات آماده کند؛

دستان مهربانی داشته باشد که دردهای روحی کودکان را نیز التیام بخشد.

در این هیاهوی نیازها، کمتر شنیده‌ایم؛ او از ما چه می‌خواهد: اینکه مدرسه را «کارخانه انسان‌سازی» بدانیم؛ و سیاست‌گذاران، آموزش را در رأس اولویت‌ها قرار دهند؛  به‌جای هشتگ و پیام تبریک، این روز را به اقدام بدل کنیم: با حمایت از مدارس محروم، دست یک معلم را بگیریم؛ و با یک سپاس حضوری از معلم کودکی، یاد او را زنده نگه داریم.

سخن پایانی اینکه  زینب مرادی و امثال او نشان دادند معلمی، شغلی نیست که با مدرک و حقوق تمام شود؛ معلمی رسالتی است که با عشق و فداکاری به پیش می‌رود. جامعه‌ای که قدر معلم خویش را  نداند، سخت روزگار خواهد گذراند؛ اما آن که معلم را گرامی بدارد، راهش به سوی روشنایی هموار خواهد شد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

بوتک نیوز | خبری | اخبار ایران | سیاسی | منطقه ای